رضاعشقی.. :: 84/10/3:: 3:58 عصر
رو لبهای شکستمون،
بوسه هامون چه بی ریاست،
تو قلبای گرفتمون،
صدا فقط صدای پاست.
تو قلب من فقط وفا،
تو ناز تو فقط ادا،
صدای من چه خوش صدا،
نگاه تو چه بی وفا.
هوای سفر زد به سرم،
خیره شدم دور و برم،
نخواستی حتی بمونم،
بازم برات،دل بخونم.
بزن کنار،ابر غم رو،
با من ببین،ستاره رو،
بزن به آب،قایقم رو،
بده نجات،این دلم رو.
نه من فراریه دلم،
نه تو خدای معجزه،
دلم یه همزبون میخواد،
بهش بگو،یه معجزه...
لیست کل یادداشت های این وبلاگ